دانلود دکلمه به یادم هست آن سوز زمستان از مسعود فردمنش
متن دکلمه
به یادم هست آن سوز زمستان را عزیزا
که چون خورشید بر یخ
بسته جان من دمیدی
به یادم هست آن پاییز غم زا را
که تنها بودم وتنها تو اما
ناگهان از راه رسیدی
کبوتر وار در باغ سکوتم
از این شاخه به اون شاخه پریدی
مقصد از مقصود ما هم دور تر
دانلود دکلمه به یادم هست آن سوز زمستان از مسعود فردمنش
راه نا هموار بود و همسفر ناجورتر
در نهایت بینهایت خفته بود..
دل مردد بود و هم آشفته بود
آسمان تاریک تر هر لحظه شد
گفتگو ها چون علف ها هرزه شد
جز جدایی چاره ای بهتر نبود
لحظه ای شیرین تر از آخر نبود..
